مخلوج

کپی کردن مطالب این وبلاگ بدون لینک به اصل مطلب را به شدت محکوم می‌نمایم

Tuesday 10 March 2009

در طی یک پروژه تحقیقات مختصری در مورد استفاده از کد پستی در ایران و سیستم آدرس‌دهی انجام دادم. نتایج جالب و نسبتا امیدوارکننده بودند و به نظرم تا حدود زیادی مسائل مختلف در طراحی سیستم کد پستی ایران در نظر گرفته شده است تا انشاالله بعدها دچار مشکل نشویم.

سیستم آدرس و پست در ایران

به احتمال حدود ۱۰۰٪ با کد پستی ده رقمی سر و کار داشته‌اید. البته هنوز در ایران استفاده از این کدپستی خیلی رواج ندارد و نیازی به حفظ کردن آن نیست و هر وقت کسی به آن احتیاج دارد از روی قبض برق و تلفن و... پیدایش می‌کند.

کد پستی در ایران از ۱۰ رقم تشکیل شده که به دو گروه پنج رقمی تقسیم شده‌اند. ۵ رقم اول کد پستی مربوط به شهر (روستا) و ناحیه پستی بوده و ۵ رقم دوم هم مربوط به آدرس دقیق در آن ناحیه پستی است. متاسفانه نتوانستم چیزی از مکانیزم دقیق‌تر این ۵ رقم‌ها پیدا کنم. یک مسئله‌ای هم که خیلی برای من قابل درک نبود لحاظ کردن تک‌تک واحدهای یک ساختمان در این کد پستی است که شاید کمی زیاده‌روی باشه و مثلا یک مجتمع مسکونی ۴۰واحدی می‌توانست یک کدپستی داشته باشه چون مکان فیزیکی همه واحدها یکسان است.

یک نکته جالب که من هیچ وقت به آن توجه نکرده بودم اینکه در این کد پستی از عددهای ۲ و ۰ استفاده نشده است! می‌توانید حدس بزنید چرا؟ ... از عدد ۲ به دلیل شباهتش به ۳ و عدد ۰ به دلیل شباهتش به نقطه و ۵ در کد پستی استفاده نشده که با توجه به اینکه در ایران ۹۹٪ آدرسها به صورت دستی بوده و تایپ نمی‌شوند تصمیم خیلی منطقی‌ای به نظر می‌رسد.

طبق مطالبی که پیدا کردم بانک اطلاعاتی کد پستی هر ۲.۵ سال به روز می‌شود (برای مناطق روستائی هم هر ۵ سال) که با توجه به وسعت ایران رقم معقولی به نظر می‌آید.

شاید بد نباشد یک مختصری هم از سیستم پست و کد پستی در انگلستان بدانید.

سیستم آدرس و پست در انگلستان

سیستم پست در انگلستان واقعا بی نظیر است. شما برای فرستادن یک نامه یا بسته انواع و اقسام گزینه‌ها را با هزینه‌های مختلف در اختیار دارید که بر حسب اهمیت بسته و سرعت ارسالی که مد نظرتان است می‌توانید بین ۱۵پنس تا مثلا ۸پوند برای یک نامه هزینه کنید (مورد اول حداقل ظرف ۳روز به دست گیرنده میرسد و گارانتی ندارد و مورد دوم اگر تا ساعت ۵ بعدازظهر پست شده باشد صبح روز بعد قبل از ساعت ۹ به دست گیرنده خواهد رسید).

هر محل یک کد پستی شش یا هفت رقمی دارد که چهار حرف اول (۱ یا ۲ حرف الفبا و ۲عدد) ناحیه آن کد پستی و سه حرف بعدی (۱ عدد و ۲حرف الفبا) هم محل دقیق کد پستی را نشان میدهند. (مثلا کد پستی B15 2TT مربوط به دانشگاه بیرمنگام است که در آن B15 مربوط به ناحیه Edgbaston و 2TT هم مختص دانشگاه است).

ساختمانها هم معمولا کد پستی مختص به خود را دارند ولی چون در انگلستان مرتفع‌سازی خیلی رواج ندارد در محله‌هایی که ساختمانها اغلب یک طبقه هستند کد پستی به صورت گروهی به همه آن ساختمانها داده شده است و در این صورت با داشتن کد پستی و پلاک واحد می‌توانید به محل مورد نظر دسترسی پیدا کنید.

یک نکته مهم اینه که تمام این اطلاعات به راحتی از طریق اینترنت در دسترس همه هست و به راحتی با دادن آدرس، کد پستی یک محل و یا با دادن کد پستی، آدرس آن را می‌توانید پیدا کنید.

این ابزار خیلی خوبی برای برنامه‌نویس‌های کامپیوتر است که نرم‌افزارهایی مبتنی بر آدرس مکان‌ها و مشتریان می‌نویسند. به خصوص با قیمت ارزان و سرعت بالای اینترنت (۱۰ پوند در ماه برای یک خط ۸ مگابیت در ثانیه) استفاده از این سیستم برای هر نرم افزاری مقرون به صرفه است.

در مواقعی که شرکت، موسسه یا فروشگاهی به نوعی به آدرس شما احتیاج دارد با پرسیدن کد پستی و شماره واحد به آدرس دقیق‌تان دسترسی پیدا می‌کند (و برای اطمینان هم آدرس کامل‌تان را از روی مانیتور برای‌تان میخوانند!) به این ترتیب با دادن کد پستی و شماره واحد که جمعا هشت یا نه رقم خواهد بود آدرس دقیق شما مشخص می‌شود.

یک از تفاوت‌های عمده بین ایران و انگلیس در این زمینه میزان ساخت و ساز سالیانه آپارتمان و ساختمان است که فکر می‌کنم اینجا کمتر از یک دهم ایران باشد (با این حجم از خانه‌های با قدمت ۲۰۰ ۳۰۰ سال!) لذا به روز کردن آدرسها در ایران نسبتا کار پیچیده‌تری است.

آخرین نکته هم این که در انگلستان تقریبا برای انجام هر کاری احتیاج به آدرس پستی است و برای اطمینان هم همیشه آدرس‌تان را با فرستادن یک نامه چک می‌کنند. (پس سعی نکنید دست به کار خلافی بزنید و بعد هم خودتان را نامرئی کنید ;))

Labels: ,

این نوشته برگرفته از ایمیلی هست که برای یکی از دوستانم که تصمیم گرفته برای ادامه تحصیل از ایران خارج بشه فرستادم. شاید به درد شما هم بخوره؛ به خصوص اگر دارید برای فرار از سربازی از ایران خارج میشید که ادامه تحصیل بدید!
... هرچند وقتی‌ با .. صحبت می‌کردم به این نتیجه رسیدیم که کسی‌ نمیتونه برای کس دیگی‌ نسخه بپیچه یا بگه این کارو بکن یا نکن، ولی‌ میتونه اطلاعاتی که داره رو بده.

ببین شما الان تقریبا اول راهی‌ هستین که ما اومدیم تا اینجا، البته شاید ما بدشانسی‌ آوردیم در مورد کار پیدا کردن و اینکه اوضاع اقتصادی دنیا الان خیلی خراب شده، ولی‌ به هر حال... باید بدونی که اینجا موندن به هیچ وجه کار آسونی نیست، اولین علتش اینه که خیلی‌ چیزا شبیه ایرانه با اینکه از همونها داری فرار میکنی و انقدر تو ایران مردم ازشون شاکی‌ هستند.

اینجا هم پارتی داشتن خیلی‌ مهمه، خودشون اسمشو میذار نتورکینگ و کانکشن و از این مزخرفات، ولی‌ به طور خلاصه همون قضیه ایرانه و تا وقتی‌ آشنایی نداری کارت خیلی‌ سخته. (تازه ما خیر سرمون حداقل ۱۰-۱۵ نفر آشنا داشتیم اینجا، منتها اونا هم خودشون همچین وضعیت درست درمونی نداشتند، حتی بعد از ۱۰ سال مهاجرت، چه برسه به اینکه بخوان به ما کمک کنن).

تا جایی که من خبر دارم تو کانادا و استرالیا هم وضعیت خیلی‌ متفاوت نیست. البته اگه کار تخصصی نخواهی و مهم نباشه برات که به رشته ات مرتبط نیست خیلی وضعیتت بهتره، ولی‌ فکر نمیکنم کسی‌ در بلند مدت راضی‌ باشه از اینکه بعد از کلی‌ تحصیلات یه کاری داره که کسی که اینجا دوم دبیرستان ادامه تحصیل رو بیخیال شده هم داره همون رو انجام میده.

وقتی‌ در میای به این فکر میکنی‌ که میرم و اگه نشد برمیگردم. ولی‌ واقعا به سادگی این ۵ کلمه نیست. الان ما یک سال بیشتره که تو این وضعیت هستیم، و واقعا به این فکر می‌کنم که تا الان نصف بیشتره سربازیم تموم شده بود احتمالا و یک سال زندگیم گذشت فقط برای فرار از سربازی. (هرچند بیکار ننشستم و کلی‌ چیز یاد گرفتم که به دردم خواهد خورد حتما، و شاید قانون سربازی عوض شه و بتونم بخرم و کلی‌ برد کرده باشم، ولی‌ بلاتکلیفی بدجوری سخته)

چند روز پیش هم یه مشکلی‌ پیش اومد سر قضیه پاسپورت جوری که ممکن بود مجبور بشم ظرف دو هفته برگردم ایران چون ویزا نداشتم... ۱-۲روز اصلا نمیدونستم کی‌ خوابم کی‌ بیدار، دارم چی‌ کار می‌کنم... چون برگشتن ایران الان یعنی‌ افتضاح (هرچند هنوزم معلوم نیست چی‌ بشه قضیه ویزامون)... میدونی‌، این احساس بی‌ هویتی خیلی‌ درد داشت، نه اینجا می‌تونستم بمونم، نه اگه ایران میرفتم می‌تونستم برگردم... نمیدونی به چه چیزهایی که فکر نکردم...

این رو میگم چون تو هم وضعیتت مثل منه، ولی‌ یه تفاوتی‌ که هست اینه که من میدونم با اینکه ... خیلی‌ اصرار داره این کار رو کنی‌ و چمیدونم دکترا بگیری ولی‌ وضعیت اونا با .... فرق می‌کنه، تو این مشکل رو هم خواهی‌ داشت که هر روزی که مثل من سپری کنی‌ اعصابت از این خورده که داری یه اندوختهٔ مالی رو از تومن به ارز تبدیل میکنی‌ و با یک پنجم ارزشش میدی به هوا.

یکی‌ از دوستامون تو کانادا، قبل از اینکه اصلا بیایم بیرون از ایران بهم گفت: باید بدونی که غرب وحشیه. من اصلا نفهمیدم چی‌ میگه، حتی تا یکی دو سال بعد از اومدن اینجا... ولی‌ کم کم منم این جمله رو استفاده می‌کنم چون الان فهمیدم چی‌ میگه!

یه نکتهٔ دیگه، قضیه از انگلیس به کانادا رفتن رو هم در نظر داشته باش که درسته خیلی ها انجام میدن ولی‌ کار آسونی نیست، و حداقل چیزی که می‌خواد آشنایی خوب با زبان انگلیسیه. من الان انقدر اطلاعات مهاجرت و مصاحبه و... جمع کردم تو کله ام که می‌تونم برم تو سفارت انگلیس کار کنم احتمالا! بعضی‌ موسسات تو ایران میگن اونجا که رفتین هم کمکتون می‌کنیم برای رفتن به یک کشور دیگه و این میتونه کمک کننده باشه اگر زیر حرفشون نزنن بعدا. منظورم اینه که اینجا هم همون کارهایی که تو ایران باید انجام بدی رو باید بکنی‌ و تنها مزیتش اینه که سفارت کانادا یا آمریکا و.. اینجا راحت تر میگیرن نسبت به ایرانی ها تا سفارتشون توی ایران (به نظر میاد).

یه نکتهٔ دیگه هم اینکه اینجا حداقل باید ۶ ماه باشی‌ تا سفارتها قبولت کنند به عنوان رزیدنت. اگه زودتر بیاین و همه چیز درست بشه فقط نصف پول دنشگاه رو میدین و بعد میرین، ولی‌ اگه نه هزینه دانشگاه رو باید کامل بدید. دانشگاهی که میخوای بری در دو قسط میگیره، سپتامبر و دسامبر فکر می‌کنم. اگه ندین هم ممکن مشکلی‌ پیش نیاد ولی‌ انقدر گیر میدن و نامه میفرستند و تهدید به دیپورت می‌کنن که اعصابت خورد می‌شه و میدیش احتمالا. (به خصوص اینکه اون ور هم سربازی لعنتی هست!) یادت باشه در آخرین فرصتی که روابطتت با دانشگاه هنوز صمیمی هست نامهٔ اشتغال به تحصیل بگیری و پست کنی سفارت ایران تایید کنه که اگه مجبور شدی یه سر بری ایران برای سربازی کارت گیر نکنه دوباره.

یه چیز دیگه اینکه فقط به حرفای ... اتکا نکن و سعی‌ کن از چند نفر دیگه هم اطلاعات بگیری، اون با چیزی که من ازش دیدم تجربه خیلی‌ محدودی داره چه از اینجا چه از کانادا و با تجربه ای که تو مجبوری انجام بدی خیلی‌ فرق می‌کنه. تو که روابط عمومیت از منم بهتره. (چیز جالبی‌ هم کشف کردی به منم بگو)

موفق باشید.

Labels: