مخلوج

کپی کردن مطالب این وبلاگ بدون لینک به اصل مطلب را به شدت محکوم می‌نمایم

Saturday, 3 May 2014
[6:12 PM] You: اینجا هم البته سیستم خیلی مزخرفه... ماشین لباسشویی مشترک طبقه همکف
[6:12 PM] You: یعنی شیش طبقه باید برم و بیام... و یک دور هم باید برم از لبساشویی بندازم تو خشک کن... مکافات...
[6:13 PM] Her: بدون آسانسور؟
[6:13 PM] You: ولی امروز فردا باید بکنم... رسما لباس ندارم... اونها هم فکر کنم کپک بزنن کم کم
[6:13 PM] You: نه بابا.. دیگه نه در اون حد... آسانسور داریم
[6:13 PM] Her: چرا تو خونه لباس شویی نیست؟
[6:13 PM] Her: چرا مشترکه تو آپارتنان
[6:14 PM] You: چون اینجا خیلی از چیزهایی که تو ایران هست لاکژری حساب میشه... آپارتمانهای قدیم نداشتند...
[6:14 PM] You: جدیدها اکثرا دارند... کم کم دارن پیشرفت میکنن
[6:14 PM] Her: لاکژری ینی چی
[6:14 PM] You: اینجا طبقه متوسط به پایین تو آپارتمان زندگی میکنن معمولا
[6:15 PM] You: متوسط و بالا خونه میگیرن به خاطر همین چیزها
[6:15 PM] You: luxury ... لوکس
[6:15 PM] Her: آها
[6:15 PM] You: یادم رفته بود فارسیش رو داریم
[6:15 PM] Her: چه جالب
[6:15 PM] You: دان تاون و نزدیک دان تاون کلا میشه آپارتمانی و طبقه متوسط و کارگر و اینها
[6:16 PM] You: پولت زیاد میشه از دان تاون در میای میری بیرون... خونه میگیری
[6:16 PM] You: با حیاط و باغ و بعضا استخر... و تمام زندگیت رو صرف اون میکنی و با همکارات در مورد اون حرف میزنی
[6:16 PM] Her: :)))))))))
[6:16 PM] Her: با تشکر
[6:17 PM] You: ههههه قابلی نداشت
[6:17 PM] You: حالا اتفاقی که میافته، ایرانی بدبخت که میاد اینجا گو گیجه میگیره
[6:17 PM] You: بعد از دو سه سال همه اینها رو درک میکنی
[6:17 PM] You: ولی کلا سطح زندگی اینجا پایین تر از ایران هست... از جنس تخت و مبل و میز نهارخوری بگیر برو تا بقیه داستانها
[6:18 PM] You: مالیات اینجا نفست رو میگیره... واقعا من تو 50-60 نفری که میشناسم وضعم از همه بهتره و باز با استانداردی که تو ایران داشتم زمین تا آسمون فرق میکنه داستانم
[6:18 PM] Her: جدی؟
[6:18 PM] You: البته نزدیک شده دیگه کم کم بعد از چند سال
[6:18 PM] Her: بعد می ارزه؟
[6:19 PM] You: ولی همه این آدمهای به ظاهر خوشبختی که از فرودگاه وارد ایران میشن و همه اون ور شیشیه فکر میکنن خوش به حال اینها... حالا همه نه... ولی خیلی قشنگ 90%شون اینجا خیلی زندگی جالبی ندارند
[6:19 PM] You: مگه اینکه یه پول و پله ای از یه کانال دیگه داشته بوده باشند
[6:20 PM] You: به نظر من نمی ارزه
[6:20 PM] You: ایران سخت شده شرایط... ولی واقعا به نظر من 70-80 درصد کسایی که در اومدن در قبال همه اون چیزهایی که از دست دادن نمی ارزیده کاری که کردن
[6:21 PM] You: منتهی خیلی مسئله قلمبه ای هست... هر کسی نمیتونه 7-8-10 سال رو بریزه دور و بگه برمیگردم... قدرت میخواد
[6:22 PM] You: بدترین شون هم اونهایی هستند که "به خاطر بچه ام" پا میشن میان... یه افغان، یا حتی اروپایی پا شه بیاد ایران، وقتی خودش هر رو از بر تشخیص نمیده تو اون سیستم چه جوری میتونه امکانات و... فراهم کنه برای بچه اش؟
[6:23 PM] Her: هیچ جورب
[6:23 PM] You: اغلب این "به خاطر بچه م" ها بچهه کلا بند پاره میکنه میزنه اون کانال آخرش... میگم، همه اینها در صورتیکه پول مول چرب داشته باشی قابل حل و فصل هستند
[6:23 PM] You: ولی واقعا دلم میگیره گاهی میبینم زن و شوهر با انگلیسی بیسیک با بچه 8-9 ساله پا شدن مهاجرت گرفتن اومدن اینجا و دارن زور میزنن
[6:24 PM] You: دختر خاله خودم که دیگه سمبلشون... پناهنده شد آلمان
[6:24 PM] You: چند سالی هست که تو کمپ دارن زندگی میکنن که تو وبکم به نظر میاد یه اتاق دارن و سایر چیزها مشترک
[6:25 PM] You: با بچه 3 ساله ... وقتی در اومدن
[6:25 PM] You: نمیدونم... شاید من اشتباه میکنم... قضاوت زندگی دیگران سخته... ولی من کلا به دنیا اینجوری نگاه میکنم... صفر و یکی