مخلوج

کپی کردن مطالب این وبلاگ بدون لینک به اصل مطلب را به شدت محکوم می‌نمایم

امروز واقعیت جدیدی مثل روز برایم روشن شد، آن هم اینکه فهمیدم عمری را در پای کلاسهای زبان انگلیسی جور واجور در ایران هدر داده‌ام. با اینکه در نهایت بعد از سالها کلاس زبان رفتن از خودم راضی بودم و خارج از ایران هم خیلی مشکل نداشتم، ولی الان که در کانادا یادگیری زبان جدیدی را شروع کرده‌ام تازه می‌فهمم چقدر مزخرف انگلیسی یاد گرفته بودم.
واقعا اگر زمان به عقب برمیگشت و امکانش را داشتم به جای آنقدر هزینه کلاس زبان، یک یا دو تابستان می‌رفتم یکی از این کشورهای انگلیسی زبان (فکر نمی‌کنم خیلی بیشتر از سالها کلاس زبان رفتن در ایران خرجش میشد!) و مطمئن هستم بازده به مراتب بیشتری داشتم.
در نظر بگیرید من کلماتی مثل apparently, basically, enthusiasm, essentially,...که اینجا مثل نقل و نبات استفاده میشوند تا وقتی از ایران خارج نشده بودم یا کلا به گوشم نخورده بودند یا اصلا نمی‌دانستم به چه دردی میخورند! البته شایان ذکر است که در ایران هیچوقت کلاس خصوصی نرفته‌ام، شاید آنها بهتر باشند! هرچند بعید میدانم، چون اصولا در ایران هدف یادگیری نیست، نمره آزمون زبان است!!
جبر جغرافیایی که میگویند همین است، اروپایی‌ها اغلب انگلیسی را به مراتب بهتر از ما حرف میزنند، حتی بدون کلاس زبان خصوصی، آن وقت ما همین عربی را هم که سالها به زور به خوردمان دادند نه می‌توانیم یک کلمه بفهمیم نه حرف بزنیم.

Labels: , ,

6 Comments:
سلام خوشحالم که مدتی‌ هست که می‌‌نویسید و تجربیاتتون رو با بقیه در میون می‌‌گذارید.

می‌‌بینید که این یخستانی‌ها خیلی‌ کارهاشون از روی حساب کتاب هستش :) لطفا حسادت نکنید!

خداحافظ كانادا

Blogger RS232 said...
سلام دوست من
بر خلاف شما من اعتقاد دارم که یادگیری زبان در ایران بسیار بهتر است زیرا وقتی شما به کانادا می روید و کلمه ای را می شنوید لااقل یکبار به گوشتان خورده است. من در امریکا فرصت نکردم که کلاس زبان بروم تا ببینم چطوری است ولی اگر معلم شما کانادایی باشد و شما هم هیچ چیزی از انگلیسی ندانید خیلی سخت تر یاد می گیرید و در ضمن حداقل دو سال از وقتتان به یادگیری زبان می گذرد. ولی اگر کسی مثل شما انگلیسی را در ایران خوانده باشد در عرض چند ماه راه می افتد و کلماتی را هم که بلد نیست زودتر یاد می گیرد. از اینکه تجربیاتت را می نویس سپاسگزارم

والا من فقط 3 کلمه از فرانسه میدانستم و بس، در کلاس هم نه معلم نه شاگردان حق ندارند به زبانی غیر از فرانسه حرف بزنند، به نظر خودم پیشرفتی که ظرف تنها دو ماه در این کلاس داشته‌ام آنهم در زبانی که هیچ تجربه‌ای نداشتم به مراتب بیشتر از چندین ترم کلاس زبان رفتن در ایران است. ضمن اینکه الان مدتهاست که از سن رایج یادگیری زبان (به نظر من 22سالگی) گذشته‌ام

* البته فرمایش شما کاملا صحیح است و اصلا منطقی نیست بدون اینکه انگلیسی را در حد محاوره ساده بدانید برای مهاجرت یا تحصیل به کشور دیگری بروید

Anonymous علی said...
سلام. از نوشتهای شما خیلی خوشم اومد. مخصوصا با مقاله ای که در کشور انگلستان و کانادا را با هم مقایسه کرده بودید. اون قسمت برج دبی و هتل دو ستاره توی پاکستان خیلی عالی بود. مطالبتون برای خود من هم که در سه تا کشور مختلف زندگی کردم بسیار جالب بود. موفق باشید

Anonymous Anonymous said...
But I like those four words even when I was in Iran..
-Fifi

Anonymous مخلوج said...
But I like those four words even when I was in Iran..
--------------------------
you mean you "learned" those four words! good 4 you :)